«تغییرهای شکلی» در رژیم ولایی برای مدیریتِ بحرانها و به بیراهه کشاندن نیروهای سیاسی by Tudeh Party of Iran published on 2019-01-23T07:57:30Z نگاهی گذرا به شواهد موجود و واقعیتها نشان میدهد که برخلاف گزافهگوییهای سران حکومت جمهوری اسلامی، آنان در حل کردن یا حتی کاهش دادن اثرهای بحرانهای سیاسی و اقتصادی در عرصهٔ داخلی و همینطور در روابط بینالمللی ناموفق بودهاند. همچنین، در صورت ادامه دادن به سیاستهای کنونی، نمیتوان بر عاملهایی تعیینکننده انگشت گذاشت که در آیندهای پیشبینیشدنی بتوانند از پس حل بحرانها برآیند و بر تضادهای عرصهٔ داخلی بهنفع اصحاب قدرت رژیم ولایی غلبه کنند یا تأثیر اساسی بگذارند. اما بنا بر تجربهٔ چهاردههٔ گذشته و ارزیابی وضعیتی که اکنون رژیم با آن روبرو است، سران رژیم و در رأس آنان علی خامنهای، در عمل، در راستای "حفظ نظام"، صیانت از دوام منافع اقتصادی و سیاسی جناحهای قدرت، غلبه بر وضعیت چالشانگیز کنونی، مدیریت یا کاستن از شدتِ بحرانها، میتوانند دیگر بار به یک رشته "تغییرهای شکلی" در برخی از بخشهای چهرهٔ روبنای سیاسی حاکمیت به جراحی زیبایی دست بزنند. برای نمونه، در بازهٔ زمانی کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸، به همراه سرکوب جنبش مردمی بحرانهای رژیم به حدی شدت یافته بودند که برهم زدن برخی ساختارهای هرم حاکمیت و حتی خُرد کردن یاران پیشین، شخصیتهایی مانند حسن خمینی و رفسنجانی برای حفظ ”نظام“ ضروری شد. حاکمیت ولایت فقیه با تکیه کامل بر قدرت نظامی- اقتصادی سپاه و دُور زدن تحریمها و افزایش واردات و تزریق نقدینگی توانست بهطور موقت و برای مدتی تضادها و بحران سیاسی- اقتصادی را مدیریت کرده و درجه شدت آنها بکاهد. اما بحرانهای اصلی در برابر دیکتاتوری حاکم هیچگاه حلشدنی نبودهاند و نخواهند بود، زیرا در تضادِ آشتی ناپذیر میان مردم و حاکمیت مطلق ولایت فقیه و "اقتصاد سیاسی" بغایت ناعادلانهٔ آن ریشه دارند. کما اینکه با وجود سرکوب شدید پس از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ بار دیگر و در بازهٔ زمانی سالهای دههٔ ۱۳۹۰ اصحاب قدرت با چنان بحرانهای سیاسی و اقتصادیای روبرو شدند که مجموع "نظام" همراه با خامنهای و احمدی نژاد، همگی، نزد بدنهٔ جامعه بیش از پیش منفور شده بودند. در این دوره نیز تحریمهای مالی خزانهداری آمریکا و فشار از طریق پروژههای آلترناتیو سازی با پشتیبانی دولت آمریکا و پوشش رسانهای فراگیر از سوی "بیبیسی فارسی" و "صدای آمریکا" بهزبان فارسی بر شدت بحرانهای داخلی میافزود. درسال پایانی دولت احمدینژاد، درحالی که خاکستر شعلههای جنبش سبز هنوز گرم بود، امکان اوجگیری اعتراضهای پردامنه در ایران و رویارویی حاکمیت با مردم برای اصحاب قدرت رویکردی بسیار خطرناک و نپذیرفتنی بود. ادامه مقاله در سایت حزب: https://www.tudehpartyiran.org/2013-11-28-19-45-55/4241-2019-01-22-08-07-59 Genre سرمقاله نامه مردم شماره ۱۰۶۹