91-01-18=بنی صدر خطاب به رفسنجانی: چرا با خیانت خود فرصت پیروزی درجنگ را ازملت دریغ کردید؟ by Esteghlal Azadi

Banisadr 2012-04-06=آقای رفسنجانی مسئله ساز است و نمی تواند مسئله را حل کند،چرا و چگونه او در وضعیت حاضر قرار گرفته است؟

عصر جدید: میدانیم که آقای رفسنجانی قبل از انقلاب به آمریکا سفر کرد آیا ماموریتی بود؟ ایشان که سالها مسئولیتهای مهم داشته است بعد از سی سال می گوید باید با امریکا رابطه داشت. از دید شما چه تحولی صورت گرفته است که آقای رفسنجانی چنین اظهاراتی میکند.

بنی صدر: در گفتگوی هفته پیش در باب سفر آقای اردوغان به ایران گفتم رژیم ایران توافقی انجام داده است اما ممکن است زیر معامله بزنند. و همینطور هم شد. علنی هم شد. طرف ایران می گوید آقای اردوغان توافق را رعایت نکرده است و خلاف آن عمل کرده است. آقای اردوغان می گوید ایرانی ها صداقت ندارند. واقع این است که ترکیه تغییری در سیاست خودش در باره سوریه نداده است بنابراین متخلف، رژیم آقای خامنه ای است. این یادآوری به سئوال شما ربط دارد. اینکه آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که باید با کشورهای دیگر رابطه برقرار کرد و تنش زدایی کرد، بلحاظ وضعیت بن بستی است که رژیم در آن است. بلحاظ گفتگوهای محرمانه ای است که بنابر اطلاعاتی که دریافت کردیم نمایندگان اقای خامنه ای و اقای اوباما در بغداد با هم انجام داده اند و حتی بنابر همان اطلاع توافقهایی هم انجام گرفته است. اگر توافق انجام نگرفته بود وزیر خارجه نمی گفت اینبار در مذاکرات پیشرفتهایی صورت خواهد گرفت. یا سایت الف از سخنگوی وزارتخارجه چندین سوال می پرسد. اینها بیانگر وصعیت بن بست است. رژیم در روابط خارجی کار را به انزوا رسانده است و با ترکیه نیز همین کار را کرد. منطقه این رژیم هیچکس بغیر از آقای اسد ندارد که او هم در حال زاری است که می بینید. کی مسئول این انزوا است؟ در مصاحبه ها آقای هاشمی مستقیم بزبان نمی آورد اما می گوید مسئولیت با آقای خامنه ای است و واقعیت هم همین است. در زمان اقای خاتمی ممکن بود روابط را عادی کرد و بعد هم ممکن بود بحران اتمی را نساخت اما آقای خامنه ای نگذاشته است. و طرفداران آقای خامنه ای می گویند که آقای رفسنجانی بصیرت ندارد.

اما اگر بخواهیم به گذشته بپردازیم باید یادآور شویم که آقایان رفسجانی و خامنه ای همواره با امریکا در ارتباط بوده اند. افتضاح اکتبر سورپرایز یعنی معامله پنهانی بر سر گروگانهای آمریکای را چه کسی انجام داده است؟ بعد هم ماجرای افتضاح ایران گیت را چه کسی تصدی کرده است؟ آنها که در ایران به ایران گیتی معروف شدند چه کسانی بودند؟ آقایان خامنه ای و رفسنجانی و زیر دستان انها مانند محسن رضایی. یا معامله های پنهانی اسلحه را چه کسی انجام میداد؟ همین آقایان. دو گزارش رسمی سنای آمریکا و مجلس نمایندگان آمریکا بعلاوه گزارش تاور بعلاوه گزارش قاضی مستقل اقای والش در باب ایرانگیت در یک امر مشترک هستند که فرزند آقای هاشمی، علی هاشمی را از ترکیه به واشنگتن برده اند. کاخ سفید و اطاق بیضی شکل را به ایشان نشان داده اند و 5 میلیون دلار هم به ایشان پول داده اند. آقای آلن کلارک وزیر دفاع حکومت خانم تاچر بعد از اینکه فروش اسلحه غیرقانونی علنی شد رفت به دادگاه و در آنجا گفت انگلستان دوست ندارد، انگلستان منافع دارد. منافع انگلستان ایجاب کرد که ما جنگ ایران و عراق را فراهم آوریم و اسباب ادامه اش را فراهم آوریم. بعدها اسناد سفارت انگلستان منتشر شد و در آن اسناد مشخص شد که چگونه انگلستان در ایجاد جنگ ایران و عراق نقش داشته است. وزیر اسبق خارجه انگلستان، بعلاوه آقای دکتر بختیار و سپهبد اویسی به نزد صدام رفته اند و بعد از متلاشی شدن ارتش بعد از کودتای نوژه صدام اغوا شده است که اگر به ایران حمله کند کار ایران تمام است. ادامه اش چگونه بود؟ بنابر اسناد منتشره شده اخیر در ماه چهارم جنگ ژنرال شاکر به طرف انگلیسی خود گفته است حمله عراق به ایران شکست خورده است. از طرف انگلیسی نظزش را پرسیده است. نظر انگلیس هم این بوده است که ارتش عراق ناکام شده است و باید به یک ترتیبی باید به جنگ پایان داد و از مخمصه بیرون آمد. پس در چهارمین ماه جنگ عراق ناکام شده و آماده پذیرفتن صلح بوده است و اگر صلح را می پذیرفت از موضع شکست می پذیرفت. با وجود اینکه ارتش ایران متلاشی بود، غیرت و همت ارتشیان باعث شد که ارتش را سازمان دهند و ایران در موضع پیروزی قرار گیرد. خب از ماه چهارم به بعد چه کسی باعث ادامه جنگ شد؟ در کارنامه سال 60 آقای هاشمی رفسنجانی آمده است که بنی صدر میخواهد جنگ را تمام کند اما امام نخواهد گذاشت. پس آقای هاشمی مخالف پایان دادن به جنگ بوده است. بعد هم او و آقای بهشتی و آقای خامنه ای نزد آقای خمینی رفته اند و گفته اند که اگر بنی صدر جنگ را تمام کند با تانک به تهران خواهد آمد و دیگر هیچکس حریفش نخواهد بود حتی شما، الان باید کلکش را کند که بعد هم کودتای خرداد 60 شد. حال که اسنادی که جدیدا منتشر شده عین همین حرف آمده است. شگفتی ندارد؟ در اسناد آمده که ارتشی ها بنی صدر را دوست دارند و هر گاه بنی صدر بخواهد از ارتشی ها علیه مخالفان خود استفاده کند می تواند مخالفان خود را از سر راه بردارد. اینها برای نسل جدید یک دنیا درس دارد. بعدا سران سپاه هم همین حرف را گفتند. اما مطلب جدید اینکه افراد میهن دوستی که در دستگاه وجود دارند بعد از سی سال مصاحبه اقای هاشمی رفسنجانی در پایان اسفند 1360 یعنی نه ماه بعد از کودتا را یافته اند. آقای رفسنجانی که مدعی است که کی و کجا عراق پیشنهاد صلح داده است و قوای عراقی ایران را تخلیه کند! و می گوید بما تنها پیشنهاد آتش بس میدادند و ما نمی توانستیم این پیشنهاد را بدون اینکه قوای عراق خاک ایران را ترک کند بپذیریم. اما در آن مصاحبه در سال 60 آقای هاشمی رفسنجانی گفته است بله بما پیشنهاد شده است که جنگ پایان بپگیذیرد و عراق نیروهای خودش را طبق قرارداد 1975 ـ همانکه صدام پاره کرده بود ـ قوای خود را به پشت مرزها عقب بکشد.

پس شما مدت سی سال به مردم ایران دروغ میگفتید و بنی صدر راست می گفت همچنین پیشنهادی بود. او می گوید که این پیشنهاد بما شده است و اما ما نمی پذیریم هر پیشنهادی که یکطرف آن رژیم صدام باشد ما آنرا نمی پذیریم. شبیه به حرفی است که آقای خامنه ای به تازگی زدند "هر پیشنهادی که در پشت آن امریکا باشد ما قبول نخواهیم کرد" به مانند این حرف در پایان اسفند سال 60 یعنی سی سال پیش البته در مورد عراق نیز زده شد. حال سئوال اینجاست که آقای رفسنجانی، شما که میگوئید که چنین پیشنهادی بوده است و در آن صورت جنگ تمام می شد، خسارت نیز به ایران پرداخت می کردندو یک نسل ایرانی نیز قربانی نمی شد و فرصت رشد از کف ملت بیرون نمیرفت و احتمالا این استبداد ویرانگر نیز پا نمی گرفت، شما این همه فرصت و امکان را، پیروزی را، چرا با خیانت خود از این ملت دریغ کردید؟ و اگر آنطور که شما مدعی هستید که حاضر به هیچگونه توافقی با صدام نمی شوید چطور شد که جام زهر را سر کشیدید و با همان رژیم، متارکه جنگ را امضاء کردید؟ بقدری با رژیم صدام رفیق شدید که صدام با شما نامه رد و بدل می کرد. مدتی را هم که رژیم صدام تحت محاصره اقتصادی بود، آقا زاده های شما با آقا زاده های صدام در کار قاچاق بودند! (بنا بر مطبوعات آنروز اروپا و امریکا). پس نتیجه می گیریم که اینگونه روابط وجود داشته است، تا میرسیم به انتخابات سال 1384 که آقای رفسنجانی نامزد ریاست جمهوری شد، خوب چه کسی بود که در مصاحبه با (یو- اس- تودی) در امریکا گفته بود: اگر آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری برسد ولایت فقیه را تبدیل خواهد کرد به پادشاهی انگلستان؟ (یعنی بی اختیار کردن این مقام) این شخص آقا زاده آقای رفسنجانی بود. خوب اینطور نشد و شاید یکی از دلایلش انتشار مصاحبه و ترسیدن خامنه ای بود و با تقلبی هم که از آن اطلاع داریم، احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند. پس آقای خامنه ای چطور؟ در این مدت ایشان ارتباط محرمانه نداشتند به امریکا؟ چرا داشتند، برای اینکه همان طرح ها، از جمله طرح دماوند (ایران گیت)، همین آقا در آن شرکت داشتند و شخصی هم که به واشنگتن رفته است در مورد اکتبر سوپرایز که از امور مسلم امروز است و در تمامی گزارشهای رسمی امده است: ( در مورد اکتبر سوپرایز و ماجرای گروگانگیری ) که شخصی در واشنگتن در هتلی با سه نفر (باز بعدها معلوم شد که دو نفر از این سه نفر، مشاور آقای ریگان-مک فارلین- سیبرمن – بوده اند که با اینها گفتگو کرده اند) و اعلام کرده اند که سر به تاخیر انداختن آزادی گروگان ها با هدف شکست کارتر و پیروزی ریگان با جمهوری خواهان امریکا آماده هستند معامله کنند. این آدم هم از خویشان نزدیک آقای خامنه ای بوده است. با اسرائیل نیز همین روابط وجود داشته است و میدانیم که مجرای اصلی و واسطه برای تبادل اسلحه به ایران کسی جزء اسرائیل نبوده است. پس به این نتیجه میرسیم که این رژیم و این آدم ها که در واقع ایران گیتیها هستند و باعث جنگ شده اند در تمام مدت جنگ نیز هم با اسرائیل هم با امریکا و هم با انگلستان و سایر کشورهای اروپائی روابط پنهانی داشته اند. بعد از جنگ نیز آقای رفسنجانی رئیس جمهوری شد و آقای خامنه ای هم رهبر شد. بعد کتاب مک فارلین چاپ شد و معلوم گشت شخصی به نام کیم چی که مدیر کل در وزارت خارجه اسرائیل بوده است به نزد مک فارلین رفته و گفته است که این آقایان که قبلا ذکر کردم میگویند که ما حاضریم همه گونه با امریکا راه بیائیم. اگر امریکا از دولت ما حمایت کند، ما حاضریم حتی خمینی را هم بکشیم. مک فارلین میگوید "من به او گفتم نه، امریکا با ترور شخصیت ها موافق نیست." پس شما آقایان حاضر بودید برای حکومت کردن تا قتل آقای خمینی پیش روید و آن جنگ هشت ساله را هم ادامه دادید و حال که دولت شده اید سیاست سازش در پنهان و ستیز در ظاهر در بر گرفته اید. این سیاست شماست تا به امروز، گاهی ستیز غلبه داشته است مثل الان که این بحران بوجود آمده است (بحران اتم و بحران سوریه) و بحران وضعیت داخلی و منزوی شدن کامل آقای خامنه ای و رفیق صمیمی او نیز در سوریه ـ اسد ـ دستش بسته است و در منطقه نیز منزوی است. در چنین وضعیتی روش آقای رفسنجانی چیست؟ این است که بگوید: بله من حتی به آقای خمینی نیز نامه نوشته ام که باید این مسئله امریکا را شما حل کنید و اگر نه بعد دیگر قابل حل نخواهد بود. یعنی فاصله می گیرد و می گوید تقصیر با این آقاست و من از آن زمان می خواستم مسئله را حل کنم و روابط را عادی کنم و افراطی ها نگذاشتند. واقعیت این نیست و چیزی است که من برای شما عرض کردم. اما در پایان مقداری نیز درباره این نامه که آقای رفسنجانی می گوید خدمتتان عرض کنم.

مسئله مهم برای نسل امروز این است: شما مردم ایران باور نکنید که مسئله ساز بتواند مسئله را حل کند، چون او از مسئله سازی برای خودش موقعیت ایجاد می کند و اگر بخواهد مسئله را حل کند پر واضح است که موقعیت خود را از دست خواهد داد. از اینروست که شما هیچ مسئله سازی را، چه در غرب باشد چه در شرق، چه رئیس دولت، ممکن نیست پیدا کنید که این مسئله ساخته شده توسط خود را بتواند حل کند .ضرب المثل ایرانی نیز همین را میگوید: شخص دیوانه سنگی را به چاه بیاندازد، هزار عاقل نمی تواند آن سنگ را بیرون بیاورد. رژیم کنونی، رژیم مسئله ساز است. در تمام قلمروها در درون و بیرون مرزها، مرتب مسئله می سازد و یکی از این مسئله ها هم تا بحال حل نشده است، حتی پس از نوشیدن جام زهر. مثال: گروگانگیری مسئله ای بود که ساخت و بعد گفتند که جنس بونجول بوده و با میلیاردها دلار خسارت گروگان ها را آزاد کردند . مگر مسله حل شد؟ نه تا به امروز رابطه با امریکا لاینحل مانده است. جنگ هشت ساله، جام زهر را سر کشید، اما آیا مسئله حل شده است؟ نه خیر. ما حتی با عراق قرارداد صلح نداریم و حتی تکلیف متجاوز و غرامت ها نا معلوم است. این نسل ایرانی که نابود شده است همه و همه نا معلوم است و تازه دور تا دور ایران امریکا مستقر شده است و دستگاههای جاسوسی امریکا و اسرائیل مستقر هستند و ایران در حلقه آتش است. حال مسئله اتمی را که ایجاد کرده اند، فردا ممکن است که جام زهری را نیز به خامنه ای بدهند نوش جان کند و توافقی نیز بکنند. ولی این مسئله مثل استخوان لای زخم می ماند و باید همینطور دنبالش را گرفت. این خود رژیم است که مسئله شده است. ولایت مطلقه فقیه در واقع مسئله اصلی است و مسائلی که ساخته می شود از این مسئله اصلی ساخته می شود. مثل سرطانی که در قلمروهای متفاوت مثل فرهنگ، اجتماع و سیاست ریشه می دواند. این مسائل نیز همینطور شده است. مثل زندگی روزمره شما ایرانی ها، امروز کسی به من نامه نوشته بود و سئوال کرده بود که شما که میگوئید این رژیم اقلیت است بله اقلیت است ولی نه آن مقداری که شما میگوئید و در بین مردم ایران اشخاصی که من می بینم مسئله آنان همین گرانی است. این سئوال کننده توجه نمیکند که وقتی ملتی کارش به جای رسید که بگوید مسئله اش بشود غذایی که می خورد و لباسی که می پوشد و قیمت این ها یعنی ابعاد دیگر زندگی برای او مطرح نیست، معنای آن این است که اگر این رژیم ادامه پیدا کند و مردم ایران زندگی گیاهی پیدا خواهند کرد. چون ممکن است قیمت ها بحدی بالا رود که دیگر غذای مختصر نیز نتوانند بخورند. تا به این حد زندگی مردم ایران تقلیل پیدا کرده است. حال شما هنوز منتظرید که اینها مسئله را حل کنند؟ نه تنها این مسئله حل نخواهد شد بلکه مسئله بر مسئله اضافه خواهد شد. همانطور که قبلا گفتم قیمت دلار بالا می رود و دیدید که بالا رفت، حالا به شما میگویم که روزی می رسد که کار و گرانی و سختی زندگی چنان خواهد شد که شما زندگی گیاهی پیدا کنید یعنی جز فکر کردن به غذا، به چیز دیگری فکر نخواهید کرد. تا زود است دست بکار شوید و مسئله را حل کنید. یعنی به این ولایت مطلقه فقیه پایان بدهید. حاکم بر سرنوشت خود شوید و یک دولت حقوق مدار جانشین این رژیم کنید تا مسائل شما حل شود.

در پایان این عید پاک را به تمامی مسیحیان تبریک می گویم و امیدوارم که در زندگی انسان ها هر روزشان عید باشد و پر از مهر و شادی ودوستی و وفا.

شاد و پیرزوز باشد.

مصاحبه با رادیو عصر جدید بتاریخ 6 اوریل2012

-------------------------------------
هموطنان عزیز می توانند پرسشهای خود را از آقای بنی صدر در پیج رسمی ایشان در فیسبوک بنویسند:
http://www.facebook.com/Abolhasan.banisadr

مجموعه سخنرانیها.بحث های آزاد .مصاحبه های تصویری آقای بنی صدر
http://vimeo.com/user8332941/videos
http://www.youtube.com/user/Mosahebe/videos

مجموعه سخنرانیها .بحث های آزاد .مصاحبه های صوتی آقای بنی صدر
http://soundcloud.com/a-banisadr
http://www.4s.io/dir/QEtbsbYr/_1___.html

سایت آقای بنی صدر
http://banisadr.org/

سایت نشریه انقلاب اسلامی
http://enghelabe-eslami.com/