91-05-20=بنی صدر:ایرانیان! "امام علی" محتاج گریه شما نیست،اگر قراراست گریه کنید برسرنوشت خود بگریید! by Esteghlal Azadi published on 2012-08-10T20:32:56Z Banisadr 2012-08-10= عصر جدید: با تبریک پیروزی طلایه داران و طلا آوران ایرانیان در المپیک 2012 که نام ایران را پرآوازه کردند. بنی صدر: با سلام و تبریک به ورزشکاران ایران. این پیروزی ها گویایی های بسیار دارد، گویایی اول اینکه با کمبود امکانات توانستند پیروزی بدست بیاورند و به مقامهای اول برسند. اگر امکانات در حدی که ورزشکار بتواند استعداد خودش را بشکفد، در اختیارشان می بود، با توجه به اینکه، ایران سرزمین پهلوانان، جایی که پهلوانی یکی از ویژگی های ایرانیت است، چرا نتوانند مقام اول جهان را در بسیاری از رشته های ورزشی بدست آورند؟ از جهت دیگر هم به مساله نگاه کنید، می بینید که جامعه جوان ایران با جامعه برخوردار از امکانات چقدر فاصله دارد تا بتواند بشکفد و رشد کند، به اندک مقدار امکان می تواند پهلوان بگردد. در قلمروهای علمی هم شاهد رشد و شکوفایی علمی هموطنان خود هستیم، وقتی در جایی قرار می گیرند که امکان رشد علمی را به آنها می دهد، تا جاییکه، الان در بسیاری از طرحهای علمی ایرانیان نقش اول را دارند. این پیروزی به جوان می گوید که آن پیروزی اصیل است که این نسل بر ضد استبداد برای استقرار جامعه ازاد و مستقل بدست آورد تا در آن جامعه رشد کند و بشکفد. امیدواریم که همه جوانان ایران در مشی پهلوان شدن باشند و ایران سرزمین پهلوانان بگردد. عصر جدید: سوالمان را به 21ام ماه رمضان اختصاص می دهیم که علی در محراب شهید شود، اگر بخواهیم به دو علی نگاه کنیم، امام علی، مظهر قسط و عدالت است و سید علی خامنه ای مظهر خشونت و جنایت! این دو علی اصلا قابل قیاس نیستند، آن علی، مسلمانان را به ارج گذاشت و این علی، مسلمانان و همه انسانها را به زجر و خشونت دعوت می کند. در اینباره مقداری صحبت کنید. بنی صدر: ابتدا از روزه و رمضان صحبت کنیم، این ماه در جامعه های مسلمان چه معنایی پیدا کرده است، چه بود و چه شد؟ روزه در جامعه های مختلف بشری نقش دارد، در زندگی روزمره نقش سیاسی دارد، وقتی که روزه سیاسی اعتراضی می گیرند مانند گاندی که در انتقاد به نظام طبقاتی هند که قشری از جامعه را بعنوان نجس طرد کرده بود، یا برای استقلال هند روزه های سیاسی طولانی می گرفت. در خود کشور ما هم در جریان مبارزه های سیاسی فراوان روزه گرفته شده است، در دوره شاه، من هم دو سه نوبت در این روزه های سیاسی در اعتراض به تجاوز حقوق زندانیان سیاسی شرکت کردم. همین الان درباره درخشش ورزشکاران صحبت کردیم، آنها برای درخشش مدتی به اردو می روند و برای روز معینی، مرتب تمرین می کنند. روزه هم در واقع ماه آمادگی است، در این ماه، انسانها اموری را به یاد می اورند و رهایی از امور دیگری را تمرین می کنند. اموری که بیاد می اورند اینستکه انسانند، حقوقمندند، وجدان اخلاقی دارند و این وجدان اخلاقی با حقوق و کرامت انسان اعمال انسانی(پندار و گفتار و رفتارش) را می سنجد و خوب و بد را معین می کند. اگر وجدان اخلاقی جامعه خفته باشد، رمضان، ماهی است برای اینکه بیدار بشود، آن ارزشها در این وجدان اخلاقی دوباره بکار سنجش بیایند. اگر جامعه گرفتار نابسامانی های فراوان است این ماه به او امکان می دهد که یک بازنگری بکند، چرا در جامعه ایران اینهمه خشونت هست؟، چرا استبداد هست؟ انسان ایرانی از خود سؤال کند که چرا یک انسان بر یک جامعه ولایت مطلقه دارد؟ و چرا این همه اعتیاد، فحشا، دزدی و فساد هست؟ چرا انسان ایرانی از حقوق انسانی و حقوق ملی خویش غافل است؟ چرا همبستگی با یکدیگر را از یاد برده است و چرا در جستجوی دوستی با یکدیگر نیست؟ چرا توانایی های خود را از یاد برده است و خود را اینسان ناتوان گردانده و یا به خود این ناتوانی را باورانده که راحت تحمل میکند، ثروتهای عظیم او را میبرند و او تماشاگر است؟ شما به همین المپیک لندن توجه بکنید، در مورد دو ورزشکار ایرانی داور(بسیاری میگویند بعمد و بعضی هم میگویند سهوا) خطایی مرتکب شد، راجع به دیگران هم خطا شده است ولی آنها متصدی دارند و فورا میروند اعتراض میکنند. همین امروز میگفت که مربی ورزشکار انگلیسی دو خطا در داوری را به داور خاطر نشان کرده است و دو تا امتیاز برای این وزشکاران کسب کرده است. چطور میشود که کشتی گیر ایرانی جلو چشم همه بناحق از حق خود محروم شد، چرا اعتراضی از ایران به گوش کسی نرسید؟ چرا ما در تحریم هستیم؟ چرا قدرتهای خارجی راجع به سرنوشت ما باید دائم بنشینند و حرف بزنند و تصمیم بگیرنند؟ چرا در مجلس آمریکا باید راجع به تجزیه ایران صحبت بکنند؟ فراوان سؤال هست، شما ایرانیان نه تنها در این ماه باید تمام وقت به این سوالها بپردازید، بلکه تمام روزهای سال را باید روزهای روزه به معنای روزه گرفتن از زور گفتن و زور پذیرفتن بکنید، روزهای حقوق و بازیافت غرور ملی بکنید، روزهای بازیافت انسانیتی بکنید که به ایرانی، آن سیمای زیبا را در تاریخ داده بود که اندیشمندان و ادیبان و متفکران ایرانی برای همه بشریت نماد آن زیبایی بودند. چرا آن ایران زیبا، الان ایرانی شده است که دائم در هر جای دنیا وقتی صحبت میشود راجع به این است که چگونه این ایران را باید تحریم کرد و چه بلاها را بر سر او آورد و .... بلاخره این ماه، ماه معنویت است. انسان منهای بعد معنوی، انسان نیست، مدار مادی بسته است. اگر این مدار معنوی را باز کنی و خود را با این هستی هوشمند در ارتباط مستقیم قرار بدهی، از اینکه خود را ناتوان میانگاشتی، احساس شرم میکنی و آن شرم زیبا و معنوی است که به یاد انسان می آورد که انسان است، انسانی برخوردار از بعد معنوی است، یکی از قطعی ترین نمادهای چنین انسانی علی بن ابی طالب است. درباره او بسیار می شود حرف زد، بسیار هم نوشتند و گفتند اما من میخواهم با مراجعه به تاریخ مستمر راجع به علی سخن بگویم، آنهایی که بعد از علی تا زمان ما آمدهاند و در دانشمندی شهره شدهاند، علی را به دانش ستوده اند، چنانکه بوعلی سینا که در غرب قرن یازده میلادی را به لحاظ حاکمیتی که بر اندیشه در غرب داشته است، قرن بوعلی میگویند، سروده است: تا باده عشق در قدح ریخته اند و اندر پی عشق عاشق انگیخته اند در جان و روان بو علی، مهر علی چون شیر و شکر به هم در آمیخته اند اما شما وقتی اینرا ادامه میدهید و تا زمان ما میرسد، میبینید که امروز هم دانشمندان ایرانی، عرب، مسیحی او را به دانش می ستایند پس علی در بعد دانش با زندگی بشر زیسته است و این زیست را تا به امروز ادامه داده است. در بعد عرفان هم چنین است، یعنی شما وقتی به شاخصهای عرفان در طول تاریخ تا عصر ما بنگرید، میبینید که علی بطور مستمر، مرجع است، بطور مثال: آن شاه که با دانش دین بود، علی بود مسجود ملک، ساجد معبود علی بود (مولانا) سرچشمه عرفان عصر ما در جهان اسلام نیز علی است. نماد فتوت و جوانمردی که از ویژگیهای ایرانیت هم هست، علی است، تمام فتوت نامههایی که در ایران نگاشته شده است و آیین زورخانه که در ایران هست با علی شروع میشود. در مبارزات اجتماعی که دقت کنید، باز هم میبینید که در این دنیای اسلام چه در دنیای اسلام سنی و چه در دنیای اسلام شیعی، در آن لحظاتی که جامعه در طلب حقوق خویش برمیخیزید علی به یادها میآید، در مبارزه مردم شرکت میکند، چنانکه در انقلاب ایران هم همینطور شد. در بازیافت استقلال و آزادی و انسانیت انسان، همین جریان اومانیسم در غرب که دقت کنید، بانی و اغازگر اومانیسم در قرن پانزده، جملهای از علی گفت: "دستگاه افرینش محصولی شگفت انگیزتر از انسان نیافرید، این جهان بزرگ در وجود کوچک انسان است." که بهترین بیان برای انسان گرایی است. در دوران معاصر در مجله ”pulp mediterranean” که اکنون بخاطر درگذشت بانی آن، منتشر نمی شود، مقاله ای تحقیقی انتشار یافت و در آن مقاله آزادی را در دوران علی مطالعه کرده است و با آزادی در جامعه های غربی مقایسه تطبیقی انجام داده است و خیلی روشن مبرهن کرده استکه آن آزادیها هنوز در این جامعه ها مستقر نیست. به قلمرو دین بپردازیم؛ کسی که توانست بگوید که من قرآن ناطقم، علی بود، عدالت جز میزانی که حق را از ناحق معلوم میکند نیست و علی در نظر همه مسلمانها نماد حق هست. دو تن میان مسلمانها از شیعه و سنی مورد اتفاق و اجماع هستند: پیامبر و علی. و علی به عدالت شاخص است. عمر عثمان که از رهبران انقلاب الجزایر بود و در ابتدا رهبر حزب کمونیست بود، بعد پیوستن به جبهه رهایی بخش الجزایر، کتاب افضل الجهاد را نوشت و در آنجا توضیح میدهد که چرا وقتی جامعه وارد مبارزه میشود علی نقش پیدا میکند از جمله بخاطر اینکه نماد عدالت بود. علی بین انسانها مرز نژادی و زبانی و حتی دینی قرار نداد و در فرمان به مالک اشتر میگوید که مصریان یا مسلمانند برادر شما، یا انسانند برابر شما. علی در ایران به چه شناخته شده است و شما ایرانیها او را به چه می شناسید؟ این رژیم او و بسیاری دیگر از شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام و تاریخ ایران را قربانی و خرج کرده است. سال علی اعلام کرده و هرچه ضد علی می شد کرد، در آن سال کرده است و همچنان هم ادامه دارد. اما علی آن کارها را کرد که الگو شود، حال او چقدر الگوی شماست؟ شما عزاداری می کنید، سینه می زنید، می گریید، این روحانیون قدرت مدار هم به شما می گویند که همین درست است و جز این شما علی شناس نمی شوید اما انصافا از خودتان نمی پرسید آدمی با این مشخصات، بدان گونه زندگی کرد که 14 قرن بعد، کار شما فقط گریستن برای او بشود ؟ آیا او نیازمند گریه شماست؟ اگر قرار است گریه کنید بر سرنوشت خود بگریید، او را الگو کنید، برخیزید و بایستید. نگویید که کار پاکان قیاس از خود مگیر، آن پاکان برای این هستند که شما پاک زندگی کنید. برای اینکه تن به خفت و ذلت ندهید، تحقیر نپذیرید، انسانهای سرفراز باشید، حق شناس باشید، حقوق خود را بشناسید و از این حقوق هنگامی که به آن تجاوز می شود استوار دفاع کنید، عمل کنید چون انسانید و آن نماد به شما می گوید که می توان زندگی را عمل به حقوق خویش کرد. امیدوارم شما این روز را قدر شناسید و این ماه را هم قدر شناسید و تصمیم می گیرید که از راه بازیافتن استقلال، آزادی، حقوق انسانی و حقوق ملی خویش از آن الگو پیروی کنید و بر استبدادی که آن انسان بزرگ، یکی از شهیدان این استبداد در تاریخ بشری است، پایان ببخشید. شاد و پیروز باشید گفتگو با رادیو عصرجدید در 20 مرداد 1391 Genre Banisadr 2012-08-10 = بمی صدر 1391