91-03-12= ارائه «طرح برقراری رابطه با آمریکا توسط هاشمی رفسنجانی» از نگاه بنی صدر by Esteghlal Azadi

Banisadr 2012-06-01= ارائه «طرح برقراری رابطه با آمریکا توسط هاشمی رفسنجانی» از نگاه بنی صدر

14/03/1391- بنی صدر: به شما مردم ایران بگویم این آدمها اهل رابطه سالم و شفاف با امریکا نیستند، مسئولیت تک تک آنها را برای شما مردم ایران فهرست کردم اما به شما هم می گویم که مسئولیت اینها در برابر مسئولیت شما ناچیز است، مسئول اول شمایید، شما هستید که این وضعیت را از گروگانگیری تا امروز تحمل کرده اید و هنوز هم تحمل می کنید. مگر این وطن متعلق به شما نیست؟ فرزندان شما زندگی نمی خواهند، آیندگان شما چطور؟ آیا احساس مسئولیتی به شما مردم دست نمی دهد؟ کافی است که فقط بگوییم اینها (هاشمی، خامنه ای و ...) بودند این کارها را کردند، این خیانتها، فسادها و جنایتها شده است، شاید تحولی رخ دهد اینها را بگیرند و مجازات کنند؟

عصر جدید: آقای رفسنجانی اخیرا گفته است که "تا آخر نمی توانیم با آمریکا رابطه نداشته باشیم"، با توجه به نزدیکی کودتای خرداد 60 و مسئله رابطه با آمریکا در آنزمان، این سخنان او را چگونه ارزیابی می کنید؟

بنی صدر: تنها آقای رفسنجانی نیست، بلکه آقای لاریجانی و یونسی و دیگران هم اظهاراتی غالبا دروغ بیان کرده اند اما حال به سخن آقای رفسنجانی بپردازیم که یک دروغ بزرگ است، کدام لحظه از زندگی سیاسی شما، خصوصا از گروگانگیری به بعد بوده که شما با آمریکا رابطه نداشته اید؟ دو نوع رابطه داشته اید یکی در ظاهر ستیز و در واقع محور کردن سیاست آمریکا در درون کشور برای استقرار این استبداد تبهکار؛ این محور را در جزییات زندگی مردم به کار بردید، اگر مردم ایران به بیکاری اعتراض کردند، پای قدرت آمریکا را بمیان آوردید! اگر به ولایت مطلقه شما اعتراض کردند، پای آمریکا را بمیان آوردید، اگر به گرانی اعتراض کردند، گفتید توطئه آمریکا است! اکر به جنایتها در زندانهای شما اعتراض کردند، گفتید تحریک آمریکا است. اگر به ترورها و فسادهای بزرگ شما اعتراض کردند بازهم پای آمریکا را بمیان کشیدید! هم اکنون هم در بغداد گفتگو کردید و بی نتیجه شد، باز هم پای آمریکا را بمیان کشیدید! محور کردن قدرت خارجی در سیاست داخلی که آشکارترین نقض استقلال ایران است، بطور مستمر از سوی شما به عمل آمده و هنوز هم می آید. این تنها کار شما (منظور رژیم است نه فقط شخص هاشمی رفسنجانی) نبوده است، شما در تمام این مدت حافظ منافع آمریکا و غرب در ایران و خاور میانه بودید. از برکت وجود شما بود که بقول صدام حسین امواج انقلاب ایران واپس زده شد و رژیمهای تبهکار در کشورهای منطقه همچنان بر سر کارند. از وجود رژیم شما است که سلطه اسرائیل نه تنها بر مردم فلسطین بلکه بر بخش بزرگی از زندگی سیاسی، اقتصادی و نظامی منطقه برقرار است، مسابقه تسلیحاتی در منطقه بازهم کار شماست. سود همه اینها به کی می رسد؟ به آمریکا.
اما اینها تنها رابطه های شما با آمریکایی ها نبوده است، شما ایرانگیتی هستید، هم شما آقای رفسنجانی، هم آقای خامنه ای و هم دستیارانتان مثل آقای محسن رضایی، لاریجانی و ولایتی و.. شما دو نوبت با آمریکا سازش پنهانی کردید، یکبار بر سر گروگانها سازش پنهانی کردید و در آزادی گروگانها تاخیر انداختید برای اینکه کارتر شکست بخورد و ریگان پیروز بشود و آن معامله پنهانی بود که کودتا را در ایران، در ماه خرداد سال 1360 ممکن کرد، این سازش پنهانی ادامه یافت و تبدیل به ایرانگیت شد. بنابر گزارشهای رسمی از جمله گزارش سنا و گزارش مجلس نمایندگان آمریکا، چه کسی فهرست 1000 میانه رو را به آقای سرهنگ اولیور نورث داد؟ فرستاده شما! شما به حکومت ریگان پیغام دادید: "برای اینکه ما میانه روها بتوانیم در ایران حکومت کنیم، باید در جنگ شکست بخوریم!"، این گزارش رسمی دولت آمریکاست! فراتر از این آقای کیمچی مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل به واشنگتن و نزد آقای مک فارلین(همان کسی که در راس هیاتی به ایران آمد و به دنبال آن افتضاح ایرانگیت علنی شد) رفت و از سوی شما برای آقای ریگان پیغام برده بود که در صورتی که آمریکا از ما حمایت کند و دولت بدست ما بیافتد، ما حاضریم حتی آقای خمینی را هم بکشیم! یادتان رفته که چنین پیامی داده بودید؟ زمانی که بوش پدر در انتخابات از آقای کلینتون شکست خورد، به آقای کلینتون پیغام دادید که ما اسناد سازش پنهانی خودمان با دستگاه ریگان را در قبال یک معامله حاضریم به شما بدهیم که او حاضر نشد معامله کند.
حالا بیاییم و به جنگ ایران و عراق بپردازیم. شما جنگ را 8 سال ادامه دادید، این جنگ را در سود چه کسانی دامه دادید؟ اکنون اسناد بسیاری درباره جنگ منتشر شده است، قبل از انتشار این اسناد، آنروزهائی که شما کودتا می کردید (و در عبور از بحران نوشتید که امام بوسیله احمد آقا پیام داد که زودتر کار بنی صدر را تمام کنید)، در 22 خرداد 1360 هشدارنامه ای انتشار دادم و گفتم: "یکی از هدفهای کودتا اینستکه این جنگ ادامه پیدا کند." حالا اسناد منتشر شده اند، نامه آقای الکساندر هیگ نخستین وزیر امورخارجه ریگان به اقای ریگان منتشر شده است که می گوید: "من برای بازدید به سه کشور خامیانه رفتم، آنها به من گفتند که جنگی که عراق با ایران آغاز کرد، با چراغ سبز آمریکا بود، حالا حکومت شما بر همان سیاست ادامه جنگ است یا نه؟"، این سند رسمی است. شما هم می گفتید این جنگ به تحریک آمریکا آغاز شد ولی چه وقت به مردم پاسخ دادید که جنگی را که آمریکا بسود منافع خود ایجاد کرد را چرا ادامه دادید؟ سندهای دیگری هم افشا شدند، ایران گیت که فقط یکی نبود، از این دست معامله ها و خریدهای پنهانی اسلحه با همه از جمله انگلیسی ها هم کرده بودید، کار به دادگاه کشید، آلن کلارک وزیر دفاع انگلیس در دادگاه گفت: "جنگ در سود انگلستان و غرب بود، اسباب ایجاد و ادامه اش را فراهم کردیم." اسباب ایجاد جنگ را توسط صدام و اسباب ادامه اش را بوسیله شما فراهم کردند، شما چه رابطه محرمانه ای با انگلیس، آمریکا و اسرائیل داشتید که وسیله کار آنها در ادامه جنگی شدید که یک نسل ایرانی را قربانی داد و بقول خودتان هم 1000 میلیارد دلار زیان مالی روی دست ملت گذاشت؟ واقعیتی که آلن کلارک گفته بود را بعدها سفیر انگلیس در عراق، در گفتگو با بی بی سی بازگفت.
اسناد تازه تری بیرون آمدند و از جمله آنها، اسنادی است که انگلستان مهر سری را از روی آنها برداشته است. یکی از این اسناد، گفتگوی سرلشکر شاکر با وزیر خارجه انگلیس است که سرلشکر شاکر در چهارمین ماه جنگ به طرف انگلیسی خود می گوید که عراق جنگ را باخته است! در ششمین ماه جنگ، پیشنهاد کشورهای عضو کنفرانس عدم تعهد به ایران و عراق داده شد. در اسفند 60 یعنی 6 ماه بعد از کودتا، شما آقای رفسنجانی مصاحبه ای ترتیب دادید و در آنجا گفتید: "به ایران پیشنهاد شد که عراق خاک ایران را ترک بگوید، متارکه و سپس صلح شود ولی ما هرگز با صدام تن به اینکار نخواهیم داد!" و این گفتگو که همان موقع هم منتشر شد تا به امروز سانسور بود تا اینکه دو سه ماه قبل در حین دعواهای داخلی دوباره منتشر شد، پس هرچه از آن تاریخ به بعد گفتید: "پیشنهادی به ایران نشده بود، چه کسی به ما پیشنهاد متارکه کرده بود؟ چه زمانی به ما گفته بودند عراق حاضر است ایران را ترک کند؟"، دروغ بود! کشورهای عضو عدم تعهد و کشورهای کنفرانس اسلامی هر دو پیشنهاد دادند و موضوع اصلی هر دو پیشنهاد همین بود که "عراق خاک ایران را ترک کند و بر سر پرداخت غرامت به ایران گفتگو بشود"، البته کشورهای منطقه هم حاضر بودند به ایران غرامت بدهند و ما پیشنهاد کشورهای عدم تعهد را پذیرفتیم برای اینکه بیشتر به سود و موافق حقوق ملی ایران یافتیم، تازه در آن اصلاحاتی هم به عمل آوردیم، این طرح در شورای عالی دفاع به تصویب رسید، حتی آقای خمینی که طبق اصل 110 قانون اساسی آن موقع، مسئول جنگ و صلح بود، آنرا تصویب کرد و شما آقای رفسنجانی به همراه آقایان خامنه ای و بهشتی به آقای خمینی نگفتید: "اگر بنی صدر جنگ را تمام کند، سوار تانکهایش می شود و به تهران می آید و شما هم حریف او نخواهید شد، شما او را برنیانگیختید که زودتر کودتا کن، دست او را از کار کوتاه کن؟"
پس شما در فروردین، اردیبهشت و خرداد 1360 بطور مرتب در جریان این پیشنهاد بودید، می دانستید که عراق این پیشنهاد را پذیرفته است و می دانستید که قرار است هیئت عدم تعهد جواب موافق عراق را در 24 خرداد 60 به ایران بیاورد. اما در کارنامه چه نوشتید؟ نوشتید که بنی صدر می خواهد جنگ را تمام کند اما امام نخواهد گذاشت! چرا پیروزی را از این ملت دریغ کردید و چرا در تمام این مدت به مردم دروغ گفتید؟ برای اینکه بدنبال استبداد بودید، روشن است. اگر جنگ در خرداد 60 تمام می شد شما هم بسا، آرزوی دولت ملاتاریا را به گور می بردید، اگر نظر من را بخواهید چه بسا آزاد می شدید، در یک کشور آزاد به اندازه ای که توان داشتید به رشد این ملت کمک می کردید، همین موارد را به شما گفتم و نیز گفتم که از این نسل برای تاریخ ایران و جهان خواهد ماند که ایران را از یک استبداد تحویل گرفتیم و یک کشور آزاد، رشید، مستقل و توانمند تحویل نسل آینده دادیم ولی شما جز قدرت نمی دیدید، به هر تقدیر می باید کودتا می کردید، البته ترس هم داشتید! بسیاری می گویند که اگر بنی صدر در مقابل آقای خمینی کوتاه می آمد چنین و چنان می شد ولی از مطالبی که تاکنون گفتم، اطلاع ندارید! اطلاع ندارید که اینها معامله پنهانی کرده بودند! اطلاع ندارید که از من می خواستند آن معامله را امضا کنم! من آن کار را ناقض استقلال ایران می دانستم و می دانستم که اگر آن معامله را امضاء بکنم، خودم وسیله کودتایی می شوم که این بلا را تا به امروز بر سر شما آورده است. اینها مسئولیت های شما ایرانگیتی ها است.
بعد از افشا شدن ماجرای ایرانگیت، 2 دسته ایرانگیتی در ایران و آمریکا پیدا شد، کسانی که در آمریکا طرف معامله بودند به ایرانگیتی معروف شدند و به طبع آن شما هم که طرف معامله آنها بودید، ایرانگیتی شدید و هستید، بعد هم که دیدید آقای منتظری و نزدیکانش در افشای ایرانگیت نقش اول را پیدا کردند ترتیب عزل او را بدست آقای خمینی فراهم کردید. زمانی که ماجرای ایرانگیت رو شد، فرستنده های تلوزیونی اروپائی و آمریکائی در محل سکونت من مستقر شده بودند و یکی از منابع عمده، دستگاه آقای منتظری بود که این اطلاعات را می رساند که روزمره به مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی بزرگ دنیا منتقل می شد. شما آن آدم را به جرم دوست داشتن وطن و این کارهای شما را مخالف استقلال وطن می دید و اعتراض کرد، با دست آویز کردن اینکه چرا نامه های اعتراض اش به آقای خمینی درباره کشتار اواخر مرداد و شهریور 67 را انتشار داده است، از قائم مقامی رهبری برکنار کردید، آقای هاشمی رفسنجانی اینها را که فراموش نکرده اید؟ بعد از مرگ آقای خمینی، از قول او نامه جعل کردید که این نامه هم توسط کارشناسان بین المللی خط بررسی شد و آنها تصدیق کردند که این نامه خط آقای خمینی نیست و بوسیله آن یک ایران گیتی(آقای خامنه ای ) را رهبر کردید، خود شما هم که ایرانگیتی بودید، رئیس جمهور شدید و دستیاران شما در ماجرای ایرانگیت هم در این دولت تصدی پیدا کردند، در این میان سر یک ایرانگیتی بی کلاه ماند که آقای احمد خمینی بود، با همه تلاشی که در عزل آقای منتظری و رهبر شدن آقای خامنه ای کرده بود، در نتیجه شروع به اظهار پشیمانی کرد، از جمله اینکه کسی را نزد من فرستاد و گفت ایشان از شما می خواهد او را حلال کنید! در پاسخ گفتم، اینطور که شما می گویید، معلوم می شود، او در خطر است، به او بگویید هرچه اسناد و اطلاعات دارد را ضبط کند و فورا از کشور خارج کند چرا که اسناد متعلق به این ملت، تاریخ ایران و تاریخ انقلاب ایران است. اینکار انجام شد یا نه، را نمی دانم ولی فرزندش پس از کشته شدن پدر گفت: "پدر من گنجینه اسناد رژیم بود." بعدها هم از قول رئیس دادرسی ارتش گفته شد که آقای احمد خمینی را کشته اند، خب چه کسی او را کشت؟ آقای هاشمی رفسنجانی شما رئیس جمهور بودید و آقای خامنه ای هم رهبر! بدون اطلاع شما او را کشته اند؟
حال شما آمدید و می گویید که تا ابد نمی شود با آمریکا بدون رابطه بود! کدام رابطه است که می خواهید برقرار کنید؟ رابطه هایی که ذکر کردم بوده است تا بحال بوده است، رابطه هایی که تا به امروز کار ایران را به این ویرانی، فساد و دولت رانت خواران کشانده است، جنایت و خیانت و فساد روش عمومی دولت شده است، همه اینها از رهگذر روابطی است که شما با آمریکا دارید، البته با بقیه دنیا هم چنین هست. می گویید که اینها رابطه نیست و رابطه دیگری می خواهید برقرار کنید، بر چه مبنابی؟ در رابطه عادی که براساس حقوق ملی است، شما سودی ندارید، چون شما ضد حقوق ملی هستید. یکوقت هم منظور رابطه ای است، برای اینکه بگویید ما هم با آمریکا رابطه داریم، تکلیف روابطی که تاکنون ذکر کردم چه می شود؟ همین بحران اتمی از زمان شما آقای هاشمی رفسنجانی شروع شده است، آیا تاکنون به ملت پاسخگو بوده اید که چرا چنین کرده اید؟ پاسخ به کدام یک از این حقوق ملت بوده و چقدر هزینه برداشته؟ نه، اما آمریکا از سیر تا پیاز آن مطلع است. حالا هم کار را به جایی رسانده اید که یا باید مصالحه کنید یا باید تحریم اقتصادی شدیدتر را و سپس جنگ کنید، راه دیگری باقی نمانده است. در فرصت دیگری به این بحث خواهیم پرداخت، دیروز آقای روکار بعد از سفرش به ایران، با یک فرستنده تلویزیونی فرانسوی مصاحبه کرده است و گفته است که ایران حاضر است بسیاری از چیزها را رها کند، باید گفتگو با آنها را ادامه داد.
آنچه مردم ایران می خواهند اینستکه روابط محرمانه قطع شود و یک رابطه سالم، بر وفق حقوق ملی مردم ایران، علنی و عادی جای آنرا بگیرد. این را هم به شما مردم ایران می گویم که این آدمها اهل اینگونه رابطه ها نیستند، مسئولیت تک تک آنها را برای شما مردم ایران فهرست کردم اما به شما هم می گویم که مسئولیت اینها در برابر مسئولیت شما ناچیز است، مسئول اول شمایید، شما هستید که این وضعیت را از گروگانگیری تا امروز تحمل کرده اید و هنوز هم تحمل می کنید. مگر این وطن متعلق به شما نیست؟ فرزندان شما زندگی نمی خواهند، آیندگان شما چطور؟ آیا احساس مسئولیتی به شما مردم دست نمی دهد؟ کافی است که فقط بگوییم اینها(هاشمی، خامنه ای و ...) بودند این کارها را کردند، این خیانتها، فسادها و جنایتها شده است، شاید تحولی رخ دهد اینها را بگیرند و مجازات کنند؟ امیدوارم شما به مسئولیت خود عمل کنید و ایران استقلال و آزادی خود را بازبیابد و کسانی که با وطن این کارها را کرده اند اظهار ندامت و پشیمانی کنند و شما هم بتوانید آنها را ببخشید، البته کسانی که دستشان به جنایت ها و خیانت های بزرگ آلوده نیست. بهرحال بنا را باید بر عفو گذاشت، اما این در گرو اینستکه شما ملت خود را نبخشید بخاطر اینکه نسبت به وطن خود بی تفاوت هستید، خود را نبخشید که نسبت به وطنتان رفتاری دارید که بجز این رژیم که این روابط و معاملات محرمانه را انجام می دهد، هرگروه خائن به ایرانی هم به خود اجازه می دهد به هر قدرت خارجی متوسل بشود. امیدوارم که سخن مرا صمیمانه و صادقانه بیابید، حس مسئولیت شناسی در شما بیدار می شود و برمی خیزید.
شاد و پیروز باشید.
مصاحبه رادیو عصر جدید با ابوالحسن بنی صدر بتاریخ یک ماه ژوئن 2012
--------------------------------------------
فیسبوک رسمی آقای بنی صدر
http://www.facebook.com/Abolhasan.banisadr
مجموعه سخنرانیها.بحث های آزاد .مصاحبه های تصویری آقای بنی صدر
http://vimeo.com/user8332941/videos
مجموعه سخنرانیها .بحث های آزاد .مصاحبه های صوتی آقای بنی صدر
https://www.box.com/s/093c066e4fd9a8ffd23f
سایت آقای بنی صدر
http://banisadr.org//
سایت نشریه انقلاب اسلامی
http://enghelabe-eslami.com/
سایت تلویزیون سپیده استقلال و آزادی
www.sepideh-ea.com