90-10-02=آقای بنی صدر. آیا با تحریم بالای۸۰ درصدی میتوان ضربه کاری به این رژیم زد ؟ by Esteghlal Azadi published on 2012-06-24T20:45:32Z Banisadr 90-10-02= سوال: آیا با تحریم بالای ۸۰ درصدی میتوان ضربه کاری به این رژیم زد وآنرا تا پای سقوط پیش برد؟ بنی صدر: رژیمی که عوامل حیاتی را از دست داد خودبخود نمی افتد، باید تکانش داد. اگر مردم یک تحریم همگانی بکنند در واقع یک عملی انجام داده اند برای اینکه این جنازه به زمین بیافتد... مسئولیت تمام این فجایع اقای خامنه ای و همه اینا که در این دستگاه ولایت مطلقه کار میکنند. اما مسئول بزرگتر، شما مردم ایران هستید. باید به شما راست گفت. باید یک ملتی خود را مسئول زندگی خودش بداند مصاحبه بنی صدر با رادیو عصر جدید: وقتی انتخابات آزاد نیست، وقتی ملت حق حاکمیت ندارد، وقتی انسان ایرانی شهروند نیست، وقتی بعنوان یک فرد عضو جامعه ایرانی حق حاکمیت ندارد، این رفتن پای صندوق است که رای نداشتن است. یا بهتر بگوئیم که رای دادن به این است که من رای می دهم که من فاقد شخصیت، فاقد حق شهروندی ،فاقد حقوق انسان هستم و تابع و مطیع امر رهبر هستم. اما اگر انسان تحریم کرد می گوید من رای می دهم که شهروند هستم، رای میدهم که انسان حقوق مند هستم، رای میدهم که انسان کرامت مند هستم، رای میدهم که انسان رشید، ایرانی رشید، حقوقمند، مسقل و آزادم. این دو یکی نیست. تحریم انفعال نیست، کار و فعالیت است. رادیو عصر جدید: آقای بنی صدر شما ۵ ماه قبل در گفتگویی گفتید که تحریم بالای ۸۰ درصدی انتخابات مجلس در اسفند ماه، رژیم را تا پای سقوط خواهد برد و تجربه مصر را نیز مثال زدید، با این وجود، این نگرانی در بین بخشی از مردم هست که اگر رای ندهند، رژیم باز هم اعلام خواهد کرد که درصد بالایی از مردم در انتخابات شرکت کرده اند و تنها اتفاقی که می افتد اینست که رژیم با دردسر کمتری افراد از پیش انتخاب شده را پیروز انتخابات اعلام خواهد کرد! چگونه می توان با تحریمی بالای ۸۰ درصد کاری ترین ضربه را به رژیم زد و آنرا تا پای سقوط برد؟ بنی صدر: چند واقعیت را خدمتتان عرض میکنم. اما از اینجا شروع کنم که من نگفتم که تحریم بالای ۸۰ درصد شود رژیم را بسوی سقوط خواهد برد. زیرا از دید من، این رژیم تمام عوامل حیاتی خود را از بین برده است. قبلن هم گفته ام این رژیم مانند سلیمان می ماند که بر صندلی نشسته است و کسی جرائت نمیکند از نزدیک برود ببیند زنده است یا مرده. موریانه ای می خواهد که این عصای سلیمان را بخورد تا او زمین بیافتد تا مردم ببینند مرده است. یک رژیمی که عوامل حیاتی را از دست داد خودبخود نمی افتد، باید تکانش داد. اگر مردم یک تحریم همگانی بکنند در واقع یک عملی انجام داده اند برای اینکه این جنازه زمین بیافتد. اما مسئله فقط سقوط این رژیم نیست بلکه مسئله الترناتیو آن هست. پس بعد از این هم البته باید جنبش را ادامه دهند تا اینبار مانند جنبش مشروطه و جنبش ملی کردن صنعت نفت و انقلاب ۵۷ وضعیت تکرار نشود. پس اینها کار مداوم می خواهد. حالا می گویند اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند رژیم خواهد گفت ۸۰ درصد مردم شرکت کرده اند. خب این را که رژیم همیشه ادعا کرده است و در هر حال خواهد گفت. در مصر هم اقای مبارک مدعی میشد که مردم بالا شرکت کرده اند بشار اسد هم در انتخابات شهرداریها که کسی شرکت نکرد نیز اینطوری ادعا کرد. اما ادعای رژیم یک حرف است و باور مردم ایران و دنیا چیز دیگری است. از بس که مردم نسبت به رژیم بی اعتماد شده اند هرچه رژیم بگوید، عکسش را باور می کنند. پس ادعای رژیم را نه مردم ایران باور می کنند نه مردم دنیا . اما آنچه که مردم دنیا و خود ایرانیها باید ببینند وجود یک اراده است. منطق صوری شما را از این امر اساسی غافل نکند. چون این سئوال را وقتی شما برای من خواندید ظاهر است که میگوید اگر مردم نروند شرکت نکنند رژیم می گوید آمدند رای دادند. این صورت است. اما اگر مردم بطور وسیع شرکت نکنند آن اراده ای که این ملت اظهار می کند، نمایان می شود. این باید بر پرسش کننده و بر همه مردم ایران معلوم باشد که فرق می کند وقتی یک ملتی اراده اش را اظهار می کند و وقتی که این را اظهار نمی کند. و مخالف است ولی نمی گوید مخالفم . همانطور که مدتی هم اینطوری بود مردم مخالف بودند بد و بیراه هم می گفتند. ولی تا این رژیم می گفت بیایید پای صندوق، هرکس به یک بهانه ای پای صندوق می رفت. اراده ای مشاهده نمی شد. آن تقلب بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آن جنبشی که به دنبال آمد سبب شد که هم ایرانیها ببینند که ارادشان را اظهار کرده اند و هم دنیا ببیند. پس این اراده اظهار شد و همه چیز فرق کرد. از آن زمان به این طرف دنیا با این رژیم همان رفتار را نمی کند که قبلا از این جنبش می کرد. قبل از این جنبش فرض این بود که مردم ایران اظهار نکرده اند که با این رژیم موافق نیستند. اما حالا دنیا می داند که این ملت اظهار کرده است که مخالف است. حالا این اظهار را وقتی تکرار کرد مسلم می شود که ملت به این رژیم می گوید نه. این یک امر واقع بود. دوم اینکه در این سئوال هست که می گوید اگر مردم پای صندوق نروند این رژیم با دردسر کمتری مجلس را با آنهائی که می خواهد پر می کند. خب اولا مگر مجلسی که همین الان هست از چه کسانی پر شده است؟ چه دردسری برای این رژیم در مجلس فعلی داشته است؟ این مجلس درواقع یکی از ستاد های مهم مافیاهای نظامی مالی است. خب انتخاباتی که مردم شرکت نکنند و تحریم وسیع بشود اتفاقا دردسر ساز است. برای اینکه به خود ملت و جهان می گوید که این رژیم مشروعیت ندارد. بعد از آن جنبش وقتی این تحریم وسیع انجام بگیرد معنایش این است که این جنبش ادامه دارد. از این غافل نباشید که جنبش را رژیم نتوانسته است سرکوب کند. پس جنبش ادامه دارد یعنی آن موریانه دارد پای عصا را می خورد و امروز نه فردا این رژیم سرنگون است و جایش را باید به یک دولت بیانگر حاکمیت ملت بدهد. پس این تفاوت امر است. در اینصورت می بیند که نه تنها اگر بروند پای صندوقها سبب می شود که دولت بدون دردسر رای ها را بسازد، چون اختیار دست او است و هر چیزی را بخواهد از صندوق در می آورد. چنانکه از ایران به من گزارش شده که در بیت آقای خامنه ای فهرست نمایندگان تهران تنظیم شده است و ابلاغ هم شده است که این ها باید بیشتر از همیشه رای به پاشان نوشته شود. حالا چه شما مردم ایران به پای صندوق بروید چه نروید پای صندوق اینها ادم های را که بخواهند از صندوق در می آورند . طوری شده است چنانچه در این گزارش هم آمده است بسیاری از این محیط های دانشگاهی هم از این امر اگاهند و این آقای خامنه ای را دست می اندازند که دارد ادای شاه سابق را در می آورد. دستگاه ساواک آن موقع فهرست نمایندگان را تنظیم میکرد و به عرض می رساند و تصویب می شد و به اجراء در می امد. اما به قول آنها : قبای آن شاه هم برای این آقا خیلی گشاد است . دسته آقای احمدی نژاد هم به ترتیبی که این گزارش می گوید مانند دار و دسته آقای خامنه ای در کار لیست سازی و بیرون آوردن افراد از صندوق ها هستند. مردم شرکت بکنند یا نکننند مجلس از ادم های است که این رژیم می خواهد از صندوق بیرون بیاید، تشکیل می شود. امروز هم آقای جنتی خیال همه را راحت کرد و گفت : کسانی که صلاحیت ندارند نروند و ثبت نام نکنند. یعنی که اصلا نیائید اسم نویسی کنید که ما شما را رد کنیم. خب امر واقع سوم : ۳۵ نفر از این زندانیان سیاسی بیانیه انتشار دادند و انتخابات را تحریم کردند و گفتند شرکت در این انتخابات غیر مشروع است. از اصلاح طلب ها نیز خواسته اند که نامزد معرفی نکنند پای صندوق های رای نروند و رای هم ندهند .خوب چه میگوید این تحریم؟ این تحریم می گوید که تحریم این نیست که ادمی رای ندهد و در خانه بنشیند. این دروغ بود و سابق دروغ میگفتند که این فعل پذیری و انفعال است. وقتی انتخابات آزاد نیست، وقتی ملت حق حاکمیت ندارد، وقتی انسان ایرانی شهروند نیست، یعنی وقتی بعنوان یک فرد عضو جامعه ایرانی حق حاکمیت ندارد، این رفتن پای صندوق است که رای ندادن است، یا بهتر بگوئیم. رای دادن به این است که من رای می دهم که من فاقد شخصیت، فاقد حق شهروندی ،فاقد حقوق انسان هستم و تابع و مطیع امر رهبر هستم. این معنا را می دهد و اما اگر تحریم کرد میگوید من رای میدهم که شهروند هستم، رای میدهم که انسان حقوق مند هستم، رای میدهم که انسان کرامت مند هستم، رای میدهم که انسان رشید، ایرانی رشید ،حقوقمند ،مسقل و آزادم. این دو یکی نیست. تحریم انفعال نیست، کار و فعالیت است به این معنای که پیشتر توضیح دادم. امر واقع چهارم: خب این رژیم اعلام کرد که حزب مشارکت حق شرکت در انتخابات را ندارد، مجاهدین انقلاب اسلامی حق شرکت در انتخابات را ندارند و نهضت آزادی حق شرکت در انتخابات را ندارد. علاوه بر این ها، آقای مهدوی کنی نگفت که آقای رهبر فرمودند که اصلاح طلبانی میتوانند در انتخابات شرکت کنند که از سران فتنه تبری بجویند. چرا گفت. بر فرض که بنا بر شرکت در انتخابات بشود به اصطلاح یک مقدار در برابر این تقلب بزرگ آقای خامنه ای ایستادند، پس این ها حق شرکت نخواهند داشت. تحریم را خود رژیم کرده است. منتها میگوید : فقط آن های که به اندازه یک سر سوزن، کم و یا زیاد دارند بر آنها حرام است که در انتخابات شرکت کنند،چون حق نامزد شدن را ندارند. فقط آنهایی حق دارند که مطیع امر هستند. خب حالا انصافا ملتی که بخواهد در دنیا بگوید من هم ملت با شخصیتی هستم، از سوی این ملت نباید یک اظهار بشود که آقا من هم انتخابات تو را تحریم می کنم؟ تازه اگر اینها را هم شرکت می دادند باز شخصیت ملی ایجاب میکرد که ملت بگوید من انتخابات را تحریم میکنم. برای اینکه ملت را از حق حاکمیت محروم کرده اند. وقتی ولایت مطلقه است، و این ولی مطلقه شخصی است با محدودیت توان علمی و اخلاقی، و انسان مستبد. به قول حضرت علی عقل این شخص خشکیده است. علاوه بر این ها بطوری که در نامه آقای نوری زاد می خوانیم و از منبع دیگر هم به ما اطلاع رسیده است، ایشان بیمار هستند و گفته اند که خبرهایی که ناراحت کننده باشند به ایشان داده نشود و اطلاعاتی که خوشایند ایشان نیست و نامه های انتقاد آمیزی که کسی به ایشان نوشت را به او ندهند. خب شما تصور کنید، آدمی که اختیارات مطلقه دارد و فقط یک اطلاعاتی که باب طبع اوست اجازه دارند به سمع او برسانند. نتیجه اش میشود وضعیت کشور با این فساد گسترده که الان شده است. امروز در خبری خواندم که در استهکلم پایتخت سوئد، خانم شهردار کیف پولش را در پمپ بنزین جا گذاشته بوده است، بنزین زده است و از کوپن دولتی استفاده کرده است. حالا ایشان مورد انتقاد شدید قرار گرفته و استعفاء داده است. توضیح داده است که کیف پولم را جا گذاشته بودم و چاره ای نداشتم، به او گفته اند که چاره داشتید! خودروی خود را در پمپ بنزین می گذاشتید و از وسایل حمل و نقل همگانی استفاده می کردید. شما حق نداشتید از پول بیت المال برای امور شخصی خود استفاده کنید. همین مسئله در مورد وزیر بهداشت فنلاند نیز پیش آمده است که وی دو یا سه بار از تلفن دولت برای تماس بین المللی با همسر خود استفاده کرده است و او هم مجبور به استعفاء شده است. در همین حال آقای محسنی اژه ای می گوید که مفسد اصلی که سه هزار میلیارد را بالا کشیده است دو انگشتر برای دو همسر خود به ارزش ده میلیارد تومان خریداری کرده است. سوئدی ها و فنلاندی ها ادعای مسلمانی ندارند و این رژیم، رژیم ولایت مطلقه فقیه، ضد اسلام ضد و عقل سلیم، ضد شخصیت یک ملت است، ضد رشد است. چگونه ملتی چنین امری را تحمل می کند؟ تنها اقای خامنه ای و این دستگاه ولایت مطلقه فساد و فقر جنایت گستر نیست که مقصر است باید حقیقت را گفت شما مردم هم مسئولید. مگر می شود رژیمی نفت می فروشد پول نفت را می آورد هرجایی دلش خواست خرج می کند به شما وعده می دهند که یارانه ها را به شما مستقیم می دهند، قیمت ها را ازاد می کند کار به اینجا می رسد که الان جلوی بانکها صف می بندند شبها هم یک عده ای می روند آنجا می خوابند که ارز یا طلا بخرند! قطع رابطه بانکی با امارات، تحریمهای جدید، انزوائی که کشور در درون منطقه و جهان دارد، قرار گرفتن کشور در وضعیت جنگی که معلوم نیست امروز جنگ بشود یا فردا، مسئولش اقای خامنه ای است و همه کسانی که در این دستگاه کار می کنند اما مسئول بزرگتر شما مردم ایران هستید، باید به شما راست گفت، یک ملتی باید خود را مسئول زندگی خودش بداند. تمام این دنیا نشسته اند و هر روز برای شما نقشه می کشند که چه بلائی سر شما بیارند، در همین سه چهار روز اخیر، سه اجتماع تشکیل شده است و موضوع هر سه هم ایران بوده است، دو تای آن در روم بوده، دیگری هم در ریاض درباره تحریم ایران بوده است. شما یک رژیمی دارید که دستگاه تبلیغاتی دروغگوئی دارد و جوری وانمود می کند که برای فروش اسلحه به این کشورهای بدبخت نفت خیز می گویند تعادل قوای منطقه دارد به زیان ایران به هم می خورد و ایران ابر قدرت منطقه می شود و از افغانستان تا مدیترانه منطقه نفودشان می شود. به همین حرفها هم این رژیم را سرگرم ساختند که بتوانند کارشان را انجام بدهند، هم سیل اسلحه را به کشورهای نفت خیز می فروشند و پولهایشان را از دستشان در می آورند، هم در افکار عمومی خودشان حضور نظامی امریکا را توجیح می کنند. الان قدرت نظامی امریکا که از عراق بیرون رفته است ولی از ریاض تا عمان یک خط زنجیره ای از قوای دریائی، زمینی و هوائی امریکا تشکیل داده است، شما ایرانیها از این واقعه آگاهید؟ آنهائی که در داخله کشورند که من تردید ندارم که آگاه نیستند، اما اینهایی که در خارج کشورند به چیزهایی خودشان را سرگرم می کنند و از این امور اساسی غافل می شوند! یک عده هم که خائن هستند و هر روز یک ساز می زنند، حالا می گویند حمایت از اپوزیسیون باید مانند لیبی و سوریه انجام بگیرد، دارند برای چنین فاجعه ای در ایران زمینه سازی می کنند. در عراق که جلوی چشم ماست، کشور عملا تقسیم شده است، به دعوای شیعه و سنی، کرد و سنی، کرد و شیعه که دامن زده بشود، دیگر ببیند آنجا چه وضعیتی پیدا می کند، حتی یکی از این تحلیلها این است که احتمال قطعی شدن تجزیه عراق به سه قسمت قوی است، که ایران در منطقه شیعه نشین عراق نفوذش را محکم می کند، با کویت و عربستان هم مرز می شود، آنوقت ببینید چه باید کرد! این وضعیتها وضعیتی است که منطقه دارد و ایران در منطقه دارد، پس اینکه انتخابات را تحریم بکنید یا نکنید، فوق العاده اهمیت دارد، هر گاه بخواهید این موقعیت را نسوزانید، باید به دنیا بگویید که اختیار با من، یعنی با ملت ایران است، جنبش را ادامه می دهم برای اینکه نمی خواهم، قدرت خارجی بجای من درباره زندگی و سرنوشت من تصمیم بگیرد، نمی خواهم به هیچ قدرت خارجی اجازه بدهم در ایران وضعیتی مثل لیبی، مثل سوریه، مثل افغانستان و مثل عراق بوجود بیاورد، من خود تحول کشور را بدون خشونت تصدی می کنم برای یافتن نه یک دمکراسی صوری با یک رژیم ضیعیف، دولت ضعیف و ناتوان و دست نشانده شما، نه! بلکه یک مردمسالاری واقعی با یک دولت توانمند، توانا به تصدی رشد جامعه ایرانی و حفظ حقوق ملی ایران در همه جا. این هدف تحریم انتخابات است، من هستم! هدف تحریم این است، من هستم و جنبش من ادامه دارد. در خاتمه به هموطنان مسیحی و نیز غیر مسیحی و همه انسانها تولد مسیح را تبریک می گویم. Genre Abolhassan Banisadr 1390-10-02 = ابوالحس